چه زود گذشت
سلام مامانی این روزها که میریم خونه عمه پیش نی نی اوچولوش یاد نی نی هات میافتم یادت میاد فینگیلی اون موقع ها چقدر صدا دار شیر میخوردی روم نمیشد هیچ جا بهت شیر بدم چه ملچ مولوچی میکردی پیش دکتر بردمت پیش این خانم قدیمی ها بردمت ولی تا چند وقت پیش پر صر و صدا شیر میخوردی یادش بخیر نی نی هات گلم هر کی یه تجویزی میکرد ولی من به حرف هیچ کس گوش نکردم و کار خودم رو کردم البته دکتر گفت مدل خوردنت اینجوریه خانمی امروز خیلی ماه بودی از صبح زود بیدار شدی و عصرم نخوابیدی ولی گریه نگردی گلم الانم لالایی و مامانی دلش برات تنگ شده فدا خانم خوشگله خودم بشم خوب بخوابی زندگیم شب خوش ...
نویسنده :
مامانی
0:58